سعید داغستانی، معاون دفتر مطالعات، آموزش و برنامهریزی معاونت گردشگری در یادداشتی نوشت: صنعت گردشگری، این پدیده چندوجهی و پویا، امروزه دیگر صرفاً تفریح و گذران اوقات فراغت نیست؛ بلکه به موتوری قدرتمند برای توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشورها تبدیل شده است. صنعتی که به درستی از آن با عناوینی چون «صنعت سفید»، «صنعت بدون دود» و «صنعت صلح» یاد میشود، چرا که بدون ایجاد آلودگیهای صنعتی مرسوم، درآمدزا بوده و بستری برای گفتوگوی فرهنگها و نزدیکی ملتها فراهم میآورد. اما این صنعت جذاب و پرمنفعت، ویژگیهای ساختاری خاص خود را دارد که لزوم نگاهی عمیق و برنامهریزیشده را بیش از پیش نمایان میسازد.
یکی از برجستهترین ویژگیهای صنعت گردشگری نیاز به سرمایهگذاری کلان در زیرساختهاست. گردشگری بدون شریانهای حیاتی حمل و نقل (اعم از هوایی، ریلی، جادهای و حتی دریایی)، بدون امکانات اقامتی و پذیرایی استاندارد و متنوع (از هتلهای لوکس تا بومگردیهای محلی)، بدون جاذبههای گردشگری که به درستی معرفی و نگهداری شده باشند و بدون زیرساختهای فناوری اطلاعات و ارتباطات بهروز (برای رزرو، اطلاعرسانی و مدیریت)، عملاً فلج خواهد بود.
این سرمایهگذاریها نه تنها سنگین هستند، بلکه اغلب بازگشت سرمایه بلندمدتی دارند و برخلاف بسیاری از صنایع که بازدهی سرمایه آنها در دورههای کوتاهمدت قابل مشاهده است، در گردشگری معمولاً باید چشمانتظار بازگشت سرمایه در بازه زمانی حدود ۷ تا ۱۵ساله و (یا حتی بیشتر ) بود. این موضوع ایجاب میکند که برنامهریزیهای انجام شده برای توسعۀ گردشگری، رویکردی بلند مدت، پایدار، باثبات و فراجناحی داشته باشد تا با با نگاه ملی و بی توجه به تغییرات سیاسی در دولتها برنامه های توسعه ای تداوم یابد.
نگاهی به شرایط منطقه و روند تحولات جهانی نشان می دهد که ما در بازۀ زمانی کوتاهمدت با تغییرات قابل توجهی در حوزۀ روابط خارجی مواجه خواهیم بود که این تحولات تاثیرات قابل توجهی را در صنعت گردشگری به همراه خواهد آورد و ضروری است که ما برای روبروشدن با این تحولات آمادگی لازم را داشته باشیم. این در حالی است که پدید آمدن احتمالات مختلف برای روند تحولات آتی موجب شده که ایجاد آمادگی برای سناریوهای مختلف ضرورت پیدا کند. در این راستا برای ترسیم نقشه راه آینده، ابتدا باید درک درستی از وضعیت فعلی داشته باشیم. حوزههای مختلفی که ما باید مورد توجه قرار دهیم عبارتند از:
گردشگری داخلی: خوشبختانه، شاهد روند رو به رشدی در سفرهای داخلی هستیم. این رشد، حتی در شرایط چالشهای اقتصادی نیز ادامه داشته که نشاندهنده اهمیت سفر و اوقات فراغت برای جامعه است. تعطیلات به فصول اوج سفر داخلی تبدیل شده و تقاضا برای خدمات گردشگری افزایش یافته است. نکته امیدوارکننده، توسعه و استقبال از اقامتگاههای بومی و سنتی و رشد گردشگری روستایی و طبیعتگردی است که هم به توزیع درآمد در مناطق کمتر توسعهیافته کمک میکند و هم پاسخگوی بخشی از نیازهای جدید گردشگران است. با این حال، هنوز چالشهایی مانند کیفیت خدمات در برخی مناطق، زیرساختهای حمل و نقل داخلی و مدیریت پیک سفرها وجود دارد.
گردشگری بینالمللی: ایران با گنجینههای بینظیر تاریخی، فرهنگی و طبیعی، پتانسیلهای بالقوهای برای جذب گردشگران خارجی دارد. اما بالفعل کردن این پتانسیل نیازمند اقدامات جدی است. ارتقای استانداردهای خدمات گردشگری در تمام سطوح، از فرودگاه تا هتل و رستوران و راهنمای تور، امری حیاتی است. بازنگری در قوانین و مقررات مرتبط با گردشگری، بهویژه در زمینه صدور ویزا و تسهیل ورود و خروج گردشگران و سرمایهگذاران خارجی، میتواند گرهگشای بسیاری از مشکلات باشد. همچنین، توسعه دیپلماسی گردشگری و بهبود تصویر ایران در سطح بینالمللی، مکمل تلاشهای داخلی خواهد بود.
صنعت گردشگری به شدت تحتتأثیر عوامل بیرونی
از جمله تحولات سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و حتی سلامت جهانی قرار دارد. از این رو، برنامهریزی راهبردی باید بر اساس سناریوهای محتمل آینده صورت پذیرد و آمادگی لازم برای مواجهه با هر یک از آنها وجود داشته باشد. نمیتوان تنها بر یک مسیر تمرکز کرد و از سایر احتمالات غافل ماند. بیایید دو سناریوی کلی را در نظر بگیریم:
۱. سناریوی خوشبینانه (رشد انفجاری): در این سناریو، فرض بر بهبود شرایط بینالمللی، رفع موانع سیاسی و اقتصادی، و افزایش تمایل جهانی برای سفر به ایران است. پیامدهای این موضوع میتواند شامل افزایش چشمگیر ورود گردشگران بینالمللی، رشد سرمایهگذاریهای خارجی در پروژههای بزرگ گردشگری (از جمله ساخت هتلها و مراکز تفریحی مدرن)، ورود زنجیرههای بینالمللی هتلداری که میتوانند استانداردها و دانش روز را به همراه آورند و گسترش پروازهای مستقیم برای مدیریت صحیح این رشد، ضروری است که از هماکنون برنامه جامع توسعه زیرساختهای گردشگری با اولویتبندی مشخص تدوین شود. باید در زمینه آموزش و توانمندسازی نیروی انسانی متخصص (از مدیریت تا سطوح خدماتی) سرمایهگذاری گستردهای صورت پذیرد تا بتوانیم خدمات باکیفیت ارائه دهیم.
استانداردسازی خدمات گردشگری بر اساس معیارهای جهانی و توسعه سیستمهای هوشمند مدیریت مقاصد گردشگری (Smart Destination Management) برای ارائه اطلاعات، خدمات و تجربهای یکپارچه و آسان به گردشگران، از دیگر اقدامات حیاتی در این مسیر است. عدم آمادگی برای این سناریو میتواند منجر به هرج و مرج، افت کیفیت و از دست رفتن فرصتهای پیش رو شود.
۲. سناریوی محتاطانه (رشد تدریجی و مدیریتشده): در این سناریو، فرض بر ادامه چالشها و موانع بینالمللی و منطقهای است که رشد گردشگری خارجی را کند نگه میدارد. در این حالت، رشد گردشگری بینالمللی تدریجی خواهد بود و در این شرایط ممکن است تمرکز سیاستگذاران بر بازارهای ویژه یا حوزههای خاصی از گردشگری (مانند گردشگری سلامت، فرهنگی، تجاری و یا مذهبی) محدود شود. در این سناریو، توسعه متوازن زیرساختها بر اساس نیاز واقعی و اولویتهای منطقهای اهمیت مییابد.
این سناریو به معنای توقف یا کندی برنامهریزی نیست، بلکه به معنای تمرکز بر تقویت بنیانها و افزایش تابآوری صنعت است. در این شرایط، اقدامات زیربنایی و ضروری اهمیت مضاعف پیدا میکنند:
حوزه قانونی و مقرراتی: تصویب قوانین تسهیلکننده سرمایهگذاری (چه داخلی و چه خارجی در صورت امکان)، بازنگری جدی در مقررات صدور ویزا برای گروههای هدف و تسهیل فرآیندهای اداری برای فعالان صنعت گردشگری، میتواند به جذب سرمایه و فعالیت بیشتر کمک کند.
حوزه زیرساختی: حتی در صورت عدم رشد انفجاری، نوسازی و تجهیز فرودگاههای بینالمللی موجود، توسعه شبکه حمل و نقل ریلی برای دسترسی آسانتر به مقاصد مختلف و ارتقای کیفیت هتلها و مراکز اقامتی موجود، ضروری است تا بتوانیم از فرصتهای موجود بهرهبرداری کنیم و برای آینده آماده شویم.
حوزه آموزش و منابع انسانی: برگزاری دورههای تخصصی گردشگری با محوریت نیازهای واقعی بازار، آموزش زبانهای خارجی به کارکنان و فعالان صنعت در تمام سطوح و ارتقای مهارتهای ارائۀ خدمات به مشتری، برای تضمین تجربه خوب گردشگر، سیاستهایی است که در هر سناریویی جواب میدهد و پایه رشد آینده را میسازد.
این اقدامات زیربنایی، در واقع برای هر دو سناریو حیاتی هستند؛ با این تفاوت که در سناریوی خوشبینانه، نیاز به سرعت و مقیاس بیشتر دارند، در حالی که در سناریوی محتاطانه، تمرکز بر استحکام و بهرهوری از منابع موجود خواهد بود.
صنعت گردشگری، با تمام پیچیدگیها و پتانسیلهایش، نیازمند نگاهی راهبردی و آیندهنگر است. موفقیت در این حوزه نه تنها به سرمایهگذاریهای کلان، بلکه به هماهنگی بینبخشی (میان دولت، بخش خصوصی، نهادهای محلی و جامعه مدنی)، سرمایهگذاری هدفمند بر اساس اولویتها و نیازها و تدوین برنامههای اجرایی دقیق و قابل اندازهگیری بستگی دارد.
جهان و منطقه ما همواره در حال تحول است و عدم قطعیت بخشی از واقعیت آینده است. بنابراین، برنامهریزیها باید با انعطافپذیری لازم صورت پذیرند و سناریوهای مختلف (نه فقط دو سناریوی ذکر شده، بلکه طیفی از احتمالات) در نظر گرفته شوند. توانایی انطباق سریع با تغییرات، کلید بقا و رشد در این صنعت پویا است.
در نهایت، برنامهریزی راهبردی برای سناریوهای پیش روی صنعت گردشگری، به معنای آماده شدن برای استقبال شایسته از فرصتها و مدیریت هوشمندانه چالشهاست. آینده از آن کشورهایی است که با درک عمیق از ماهیت این صنعت و با برنامهریزی مدبرانه، مسیر خود را در دنیای رقابتی امروز روشن میسازند. سرمایهگذاری فکری و اجرایی امروز، تضمینکننده بهرهبرداری از ثمرات این صنعت در سالهای آینده خواهد بود.
انتهای پیام/
نظر شما